در یک روزِ تکینِ انسان روزهای زمان حاضرند: از آن روز باورنکردنیِ نخستین، که در آن خداوندی مخوف روزها و عذابها را از پیش مقدر ساخت، تا آن روز دیگری که رودِ همهجایی زمانِ زمینیْ به سرچشمهاش، که ابدیت است، باز میگردد و فرو مینشیند در اکنون، در آتی، در گذشته، آنچه که اکنون از … Continue reading جیمز جویس-خورخه لوییس بورخس
Tag: Jorge Luis Borges
اِلفها-خورخه لوییس بورخس
اِلفها از تبار ژرمناند. از ظاهرشان اندک میدانیم، جز آنکه اعوج و کوتولهاند. به املاک دستبرد میزنند و کودکان را میربایند. در انگلستان به رشتهی بافتهی موها elflock (رشتهی اِلف) گویند زیرا بر این باورند که کار اِلفها بوده است. در جن گیری آنگلوساکسون به آنان خوی پلید کمانکشی منصوب است چنانکه از دوردست تیرهای کوچکی … Continue reading اِلفها-خورخه لوییس بورخس
فیلی که زایش بودا را پیش گفت-خورخه لوییس بورخس
به دنیا پانصد سال پیش از عصر مسیحیت ملکه مایا، در نپال، فیلی سپید را به خواب دید که از کوهستان زرین پیش و به کالبد وی درمیآمد. این حیوان اهل عالم گوشاسب را شش عاج بود؛ متناظر به شش جهتِ فضای هندی: بالا، زیر، پیش، پس، چپ و راست. منجمان شاه پیش گفتند که … Continue reading فیلی که زایش بودا را پیش گفت-خورخه لوییس بورخس
بورامِتز-خورخه لوییس بورخس
«برهی گیاهیِ تارتاریا»، که به «بورامِتز» یا «بسپایک بورامتز» یا «بسپایک چینی» نیز شهره است گیاهیست به ظاهرِ برهای با کُرکهای زرین. این بره بر فراز چهار یا پنج ریشه میروید؛ باقی گیاهان در اطرافش میپژمرند و این گیاه شکوفا و شاداب بر پای میماند. از پسِ بریدن بورامتز خونابهای از زمین جاری میشود. گرگها … Continue reading بورامِتز-خورخه لوییس بورخس